ماتیارماتیار، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

عشق ماندگار من

عزیز من تازه به دنیا اومده بود

پسر ناز من وقتی به دنیا اومد شبیه عروسکی بود که خاله سمانه به من هدیه داده بود. ساعت 2 صبح همه ی مارو سوپرایز کرد، آخه خیلی عجله داشت شکمو و بچه ی خیلی تمیزی بود.                     ...
10 اسفند 1393

جشن تولد 1 سالگی

ماتیار وقتی یک ساله بود پسر ناز و بانمکی بود مثل الانش، تولد یک سالگیش همه کسایی که ماتیار خیلی دوست داشتن اومدن و کلی بهمون خوش گذشت .         ...
3 اسفند 1393

جیگر من چه ناز خوابیده

بعد از ماه ها سلام ، امروز بعد از چند ماه مشغله ی درسی اومدم یه سری به وبلاگ عشق ماندگارم بزنم، خاله سمانه امروز گله کرد که چرا عکسای ماتیار جون نمیذاری ببینم ، فردا شب تولد عشق مامانه ، الان هم خیلی معصوم گرفته خوابیده انگار نه انگار که از صبح کلی شیطنت کرده ، وقتی می خوابه کلی دلم برای سر و صداش تنگ می شه                     ...
3 اسفند 1393

سلام عشق من

باز هم یه روز دیگه اومد و  مثل همیشه از خواب پا می شی میگی بابا کووووش ......  وتوبا کلی جیغ و فریاد و من هم با کلک های همیشگی که بیا بریم بهت تو دستشویی قورباغه نشون بهت گربه نشون بدم می برمت دستشویی و بعد از اینکه کلی سر کارم میذاری می گی قوباغه کووووش ، گوبه کوووووش . بعد از یک ربع معطلی بلاخره رضایت می دی میایم از تالار اندیشه بیرون  و من هم انگار قله اورست فتح کردم دیشب با مامان و بابا اینا و خاله سمانه و مامان بابای عمو امید اینا و همسایشون رفتیم رستوران البرز ، مهمون مامان اینا بودیم خیلی خوش گذشت ولی عشق من طبق معمول تا تونست شیطنت کرد و هی میرفت سوئیچ ماشین ها رو جمع می کرد من آخر می ترسم تو یا گوشی باز بشی ...
17 مرداد 1393

سلام عشق من

سلام به همه ی مامانای مهربون و اونایی که دوست دارن مامان بشن و سلام به ماتیار خودم که الان دو سال و 6 ماهشه ، این اولین باره که تو این وبلاگ مطلب میذارم  یه سالی هست که از دفتر خاطراتی که توش لحظه ،لحظه های شیرین مادر بودن و سختی های همراه با لذت و دعاهای شبانه  و همه ی احساسم را توش می نوشتم دور شدم و سرگرمی های کار و زندگی باعث شد فراموشش کنم با دیدن این وبلاگ خوشحالم  و دوست دارم الان که اوج شیطنت و نمک ریختناته مجدد بنویسم و این خاطرات شیرین یک مامان هست که حاضر برای خوشبختی تو از خودش بگذره و همیشه از خدایم می خوام که زحمت هیچ مادری بدون پاداش نذاره و هیچ پاداشی برای یک مادر بالاتر از خوشبختی فرزندش نیست . دوسسسست  ...
16 مرداد 1393